در چند روز اخیر در مساله #آزادی_بیان در شبکههای اجتماعی اتفاقی در آمریکا افتاد که به نظرم اهمیت قابل توجهی دارد: الکس جونز، (محافظهکار راست افراطی و طرفدار #ترامپ) به شکل بیسابقهای از سوی اپل، فیسبوک، یوتیوب و اسپاتیفای سانسور شد. یعنی محتوایش با تصمیم این شرکتها حذف شد. -۱
اول اینکه الکس جونز کیست؟ خداوندگار انتشار ادعای بیاساس و تئوری توطئههای فضایی. از آنها که میگوید دولت آمریکا در ۱۱ سپتامبر دست داشته.
با آمدن ترامپ کار و بارش بیشتر رونق گرفت چون ترامپ سال ۲۰۱۵ در برنامهاش از او تعریف کرد و هیلاری هم این مساله را علیه ترامپ استفاده کرد. -۲
در آخر هفتهای که گذشت ناگهان اعلام شد که تیم کوک تصمیم گرفته ۵ تا از پادکستهای الکس جونز را به دلیل نفرتپراکنی از آیتیونز حذف کند. چند ساعت بعد زاکربرگ هم تصمیم گرفت چند تا از صفحههای او را از فیسبوک پاک کند. ظاهرا بدون هماهنگی و صرفا چون اپل این تصمیم را گرفت. -۳
تصمیم اپل و فیسبوک توسط یوتیوب و اسپاتیفای هم تکرار شد. همه اینها ظاهرا در واکنش به تصمیم نخستین اپل.
نکته جالب ماجرا اینجاست که وقتی این موج شدت گرفت، همه انتظار داشتند که توییتر هم دست به کار شود. اما جک دورسی اعلام کرد که الکس جونز قوانین توییتر را نقض نکرده. -۴
جونز بر روی توییتر ماند. و به انتشار مزخرفات بی سند و ادعاهای پوچ و بی اساسش ادامه داد.
حالا اهمیت ماجرا در چیست؟ سانسور. به شدیدترین شکل ممکن. با تصمیم چند تا کمپانی خصوصی. آن هم به این شکل که یکیشان گفت و باقی هم دنبال کردند. حالا خط قرمز این سانسور کجاست؟ -۵
الکس جونز به ترویج خشونت و نفرت پراکنی متهم شده. او سالهاست که این کار را میکند. به نظر من هزاران نفر به دهها زبان مختلف در حال حاضر مشغول همین کار هستند. شب و روز. تیم کوک با آنها چه خواهد کرد؟ آیا تیم کوک یا اپل میتواند خط کش انتشار/عدمانتشار باشد؟ -۶
اپل یا هر شرکت دیگری، نه از سوی شهروندان انتخاب شده، نه مدیریت و سیاست و تصمیماتش قابل تغییر از راه رای مردم است. مکانیزمی قانونی برای مشارکت شهروندان در اداره این شرکتها وجود ندارد. چرا این شرکتها باید تا این اندازه قدرت داشته باشند که بتوانند چنین تصمیمات مهمی بگیرند؟ -۷
ضمن اینکه منطق این شرکتها، منطق اقتصادی است. نظارت بر محتوایی که اینها انجام میدهند هم در همین راستاست. تا جایی این کار را انجام میدهند که سودشان ضربه نخورد. وگرنه اگر قرار باشد بیشتر از آنکه در میآورند خرج نظارت بر محتوا بکنند، همین فردا گزینه ریپورت کردن را هم بر میدارند. -۸
به بیان دیگر این شرکتها نه مشروعیت کافی برای سانسور دارند و نه حتی توان نظارت بر همه.
آزادی بیان در شبکههای اجتماعی همین حالا با پدیدههایی مانند ترولها/ارتشهای سایبری/کمپینهای قلابی و چماقدارهای مجازی، با موانع بزرگی روبهرو است. سانسور بیشتر قطعا راهحل نیست. -۹
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
در کنار گزارش خبرساز نیویورکتایمز درباره ارتباط احتمالی کمپین #ترامپ با خاورمیانه (عربستان/امارات)، والاستریت ژورنال هم گزارشی منتشر کرده درباره یکی از آدمهای این ماجرا: جول زامل؛ صاحب شرکتی که از جمله خدماتش، شکلدهی افکار عمومی در شبکههای اجتماعی با اکانتهای فیک است.-۱
در گزارش نیویورک تایمز آمده بود که جول زامل از نزدیکان دربار امارات است. همراه با جرج نیدر که با دربار سعودی ارتباط دارد. اینها طرح داشتهاند برای بیثباتسازی ایران. از آن طرف والاستریت ژورنال نوشته که شعار شرکت جول زامل «شکل دادن واقعیت» است! –۲
از جمله نکات جالب ماجرا این است که جرج نیدر، مبلغ استفاده از شرکتهای خصوصی برای بیثبات کردن ایران بوده. و در کنار زامل، در خدمت کسانی که به نوشته نیویورکتایمز، مخالف سرسخت سیاستهای اوباما در خاورمیانه بودهاند. از جمله پیشنهادات نیدر، خرابکاری در رشد اقتصادی ایران بوده. -۳